رویای پرواز یک زن

ادبی- عرفانی

رویای پرواز یک زن

ادبی- عرفانی

حافظ و سخن عشق

سخن از حافظ که به میان می اید همه دم از حافظ شناسی میزنند غافل از اینکه   شناخت او مطالعات بسیاری را میطلبد.هر عارف سالکی که اشعار اورا می خواند لذت میبردو ان را مطابق اندیشه و امال خود می یابد .حافظ یک هنرمند به تمام معناست به گونه ای که هر قشر از افراد جامعه را از اشعار خود بهرهمند میکند.زبان شعر او زبان غیب است و بسیاری در سوگ و بزم و خوشی و نا خوشی به او پناه میبرند .هنر او در اینست  که ظرفی می سازد که انواع معانی را می توان در ان ریخت و یا می توان تصور کرد که ریخته است و بالاتر از این ظرفی میسازد که گمان میکنی پر است اما خالیست و گمان میکنی که خالیست اما پر است تو میخواهی بفهمی که او چه می گوید در حالی که او خود را پشت واژه ها پنهان کرده .تو برای سرگرمی دیوانش را می گشایی اما او با تو جدی روبرو می شود .حافظ کمتر خود را درگیر فلسفه کرده تا درگیر اندیشه های قالبی نشود .او معتقد است که انسانها باید در هر حال از زندگی  خود را از گذرگاه طبیعی و فطری خود خارج نسازند و خود را به زندگی بسپارند  وگوش به دالانهای تودر توی ان دهند تا از ان  چه اوازی به گوششان رسد .به همین دلیل اشعارش بیشتر با واقعیتهایی زندگی منطبق است  در واقع بازتاب زندگیست.او با غزلهای نغزش براحتی روی الام ما انگشت می گزارد و از حرمان ازلی انسان سخن می گوید از عطش و عشق و اشتیاق بشر به خداوند سخن می گوید.  او یک عارف یک عاشق و یک سخنسرای همیشه جاوید است که با تلاشهای ذهنی نمیتوان پی به وجود او برد وسعت باورهای او بسیارست.    صبحدم از عرش می امد خروشی عقل گفت    قدسیان گویی که شعر حافظ از بر می کنند   شما تا چه اندازه اورا باور دارید .از شما می خواهم که نظری به غزل های او بیافکنید  نه در حد فال گرفتن بلکه برای درس گرفتن دیوانش را بگشایید واز هدایتهای او ذینفع شوید   از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر       یادگاری که دراین گنبد دوار بماند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد